♦♪♥وبلاگ یه قوانینی داره  رعایت کنین دوستان♥♪♦

♦♪♥نظر یادتون نره♥♪♦

♦♪♥هر چی غم و غصه دارین رو همین الان یادتون بره بعد وارد وب شید؛با لبخند وارد شین با عشق وارد شین♥♪♦

♦♪♥امیدواریتون زیاد باشه؛همیشه ب دلتون این امید رو بدین اون کسی که یه روز میخواستتون ؛

و دیگران از هم جداتون کردن احتمال بدین الانم  داره ب شما فک میکنه همونطوری که شما ب اون فک میکنین♥♪♦

♦♪♥این مطالب من حرفای دلمه؛ب تمسخر نگیرینشون♥♪♦

♦♪♥اگه از وب خوشت اومد ب دوستات هم وبلاگ رو معرفی کن تا بیان و نظر بدن♥♪♦

♦♪♥مطالب رو اگه میخواین کپی کنین تو وبتون یه شرط داره؛حتما تو وبتون منبعش رو ذکر کنین و زیر مطلب ادرس وب منو بنویسین♥♪♦

♦♪♥عشقتون هم باید واقعی باشه ؛خیلی هم واقعی♥♪♦

♦♪♥ من فقط یه نفر رو دوس دارم؛عشقمه جونمه عمرمه نفسمه دوسش دارم و برا عشقم این وب رو ساختم همین و بس♥♪♦

[+] نوشته شده توسط سجاد در 13:56 | |

روزی یار در کنار بود....

باهم این وبو ساختیم اما دیگه نیست

مشکلی نیست...

بازی خوردم....

خوشبخت شی هرجا ک هستی......

خوشبخت باشی یار قدیمی❤❤

[+] نوشته شده توسط سجاد در 22:35 | |

عشق ینی یه پشتیبان؛یه همدم؛دلتون بسوزه چون بهترین پشتیبان و همدم روی زمین رو من دارم

[+] نوشته شده توسط سجاد در 10:39 | |

♥♦♥ فدای فرشته جونم بشم♥♦♥

سکوتت را نمی دانم دلیلش ؛چه بود اندر دل تو خانه کرده؛

همین را بس بدان کز این سکوتت؛مرا اندر دلم دیوانه کرده

دلم را من ندانم ک جوابش؛چرا اینقدر منفی گانه کرده

ولی مغزم ک میگوید دلت را؛بگو این فکر تو بدگانه کرده

وفای یار من کز دل بجوشد؛همان عهدی که در دل لانه کرده

ب حدی رسیدم ک شعر گفتنام  همیشه میاد چون دلم ب جور تنگه

♥♦♥ ♦♥♦عشق فقط فقط یکی ؛ عشق تکدونه ش لذت بخشه نه هزار دونه ش...♥♦♥ ♥♦♥

[+] نوشته شده توسط سجاد در 10:31 | |

سوختن درعشق را از برشدیم

آتشی بودیم وخاکستر شدیم

از غم این عشق مردن باک نیست

خون دل هرلحظه خوردن باک نسیت

[+] نوشته شده توسط سجاد در 1:50 | |

[+] نوشته شده توسط سجاد در 1:50 | |

عشق یعنی هر سختی هم ببینی و هر توهینی هم که بهت بشه واسه رسیدن ب عشقت حاضر باشی با لذت اونا رو رفع کنی

عشق یعنی فقط یه نفر نه صد نفر

....اصولا دختر باید یا عشقت باشه یا جای ابجیت؛عشق فقط یه نفر و بقیه بجای ابجیت؛چیزی بنام دوست دختر بی معناست واسم

[+] نوشته شده توسط سجاد در 1:43 | |

.................غمگینم

همانند روزهایم ک مانند شبهایم تا ریک و سیاه است

..................غمگینم

همانند جوانی که در جوانی از غم دلتنگیش همانند پیر ها شده است

......................غمگینم

از این سکوت مطلق

از وفاداریت بس شادم ک دوست دارم تمام دنیا رو شیرینی بدم

ولی

از سکوتت هم کمی دلگیرم؛

....همین که در یادت باشم برایم کافیست

[+] نوشته شده توسط سجاد در 1:26 | |

...همه ی دنیا یه طرف من و عشقم یه طرف...

دنیا رو میخوام چیکار ؟؟ وقتی تموم دنیام عشقمه .خوشبختیش وظیفم و ارامشش سرگرمی من و شاد کردنش خاطره ست واسم؛حالا تموم دنیا برن کنار ...چون دنیای من دیده بشه؛تموم دنیای من همین عشقمه جونمه قلبمه جیگر منه اون ناز میکنه منم با افتخار نازشو میکشم ؛فداش بشم

[+] نوشته شده توسط سجاد در 1:17 | |

چ روزایی رو که با هم نگذروندیم؛یادته هرروزی تو یه فازی بودیم؟؟؟؟؟؟؟؟

یه روز گفتی تو فاز غم هم میریم ؟؟؟؟؟؟؟؟گفتم خدا اون روزو نیاره

....................ولی الان تو فاز غم هم رفتیم

[+] نوشته شده توسط سجاد در 1:11 | |

 با تمام غرور مردانه ام مینویسم:
.
گاهی دلم برای صدای دخترانه ات،
"عزیزم" گفتن هایت...
.
.
.
.
.
تنگ میشود...!

[+] نوشته شده توسط سجاد در 1:3 | |

 سهراب گفتی:چشمها را باید شست... شستم ولی...؟

[+] نوشته شده توسط سجاد در 1:2 | |

چقد بده نتونی پیامک تبریک عید واسه عشقت بفرستی

از همینجا میگم عشقم عمرم نفسم دلیل بودنم همدمم؛《عیدت مبارک》

[+] نوشته شده توسط سجاد در 23:36 | |

♥♥ یادمان باشد ♥♥

[+] نوشته شده توسط سجاد در 19:28 | |

هیچوقت نگذار نا امیدی ب دلت بیاید و نا امید شوی

گویند روزی شیطان همه جا جار زد که قصد دارد از کار خود دست بکشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد.او ابزار های خود را به شکل چشم گیری به نمایش گذاشت.این وسایل شامل خود پرستی،شهوت،نفرت،خشم،آزار،حسادت،قدرت طلبی و دیگر شرارت ها بود.ولی در میان آنها یکی که بسیار کهنه مستعمل به نظر می رسید بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد .کسی از او پرسید:این وسیله چیست؟

شیطان پاسخ داد:این نا امیدی از توا نایی های خود و رحمت خدا است .آن مرد با حیرت گفت :چرا این قدر گران است؟شیطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد :چون این موثر ترین وسیله من است .هر گاه سایر ابزارم بی اثر می شوند ،فقط با این وسیله می توانم در قلب انسان ها  رخنه کنم.وکاری را به انجام برسانم .اگر فقط موفق شوم کسی را به احساس نا امیدی ،دلسردی واندوه وا دارم ،می توانم با او هر آنچه می خواهم بکنم .من این وسیله را در مورد تمامی انسان ها به کار برده ام .به همین دلیل اینقدر کهنه است. 

[+] نوشته شده توسط سجاد در 19:19 | |

♥♥ عشق من فدات بشم ♥♥

رسم است که در ایام کریسمس و در واقع آخرین ماه از سال میلادی چهار شمع روشن مینمایند، هر شمع یک هفته میسوزد و به این ترتیب تا پایان ماه هر چهار شمع میسوزند، شمعها نیز برای خود داستانی دارند.

امیدواریم با خواندن این داستان آسمونی امید در قلبتان ریشه دواند.

شمع ها به آرامی می سوختند ، فضا به قدری آرام بود که می توانستی صحبتهای آن ها را بشنوی.

اولی گفت : من صلح هستم ! با وجود این هیچ کس نمی تواند مرا برای همیشه روشن نگه دارد . فکر میکنم به زودی از بین خواهم رفت. سپس شعله اش به سرعت کم شد و از بین رفت .

دومی گفت : من ایمان هستم ! با این وجود من هم ناچاراٌ مدتی زیادی روشن نمی مانم . و معلو نیست تا چه زمانی زنده باشم، وقتی صحبتش تمام شد نسیم ملایمی بر آن وزید و شعله اش را خاموش کرد .

شمع سوم گفت من عشق هستم ! ولی آنقدر قدرت ندارم که روشن بمانم مردم مرا کنار می گذارند و اهمیت مرا درک نمی کنند آنها حتی عشق ورزیدن به نزدیکترین کسانشان را هم فراموش می کنند و کمی بعد او هم خاموش شد .

ناگهان …

پسری وارد اتاق شد و شمع های خاموش را دید و گفت :

چرا خاموش شده اید ؟ قرار بود شما تا ابد بمانید و با گفتن این جمله شروع کرد به گریه کردن.

سپس شمع چهارم گفت : نترس تا زمانی که من روشن هستم می توانیم شمع های دیگر را دوباره روشن کنیم . من امید هستم !

کودک با چشمهای درخشان شمع امید را برداشت و شمع های دیگر را روشن کرد .

چه خوب است که شعله امید هرگز در زندگیتان خاموش نشود .

هر یک از ما می توانیم امید ، ایمان ، صلح و عشق را حفظ و نگهداری کنیم.
 

[+] نوشته شده توسط سجاد در 19:7 | |

♥♥♥♥♥قربونت بشم♥♥♥♥♥

بی تو بودن کار من نیست؛تادلت نرفته برگرد

[+] نوشته شده توسط سجاد در 19:0 | |

دلنوشته های دردناک یک عاشق

زندگی یعنی :

ناخواسته به دنیا آمدن

مخفیانه گریستن

دیوانه وار عشق ورزیدن

و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد، مردن .

[+] نوشته شده توسط سجاد در 19:0 | |

♥♥ خیلی دلتنگم خیلی ♥♥

زندگی قانون باور ها و لیاقتهاست، همیشه باور داشته باش

لایق بهترین هایی .

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:59 | |

انسان مجموعه ای از آنچه که دارد نیست؛

بلکه انسان مجموعه ای است از آنچه که هنوز ندارد، اما می تواند داشته باشد .

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:57 | |

وامانده ام که تا به کجا می توان گریخت,

از این همیشه ها که ندارند باورم ,

حال مرا نپرس که هنجارها مرا

مجبور می کنند بگویم که بهترم...

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:56 | |

آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد .

شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش- دوست می دارد

حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد ،

چه قدر دوســتت دارد !

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:56 | |

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!

ببرم بخوابانمش!

لحاف را بکشم رویش!

دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

حتی برایش لالایی بخوانم،

وسط گریه هایش بگویم:

غصه نخور خودم جان!

درست می شود!درست می شود!

اگر هم نشد به جهنم...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...!!!

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:54 | |

دلم تنگ شده

براي وقتي كه مي گفتي :دلم واست تنگ شده

دلم تنگه..

براي بودنت

شايدم لبخند خودم

دلم براي همه چيز تنگ شده جز

نبودنت !

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:52 | |

گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ...

؟! اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی ....

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:52 | |

مهربانيت را به دستي ببخش ؛ که مي داني با او خواهي ماند ....

وگرنه حسرتي مي گذاري بر دلي که دوستت دارد ... !!!

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:52 | |

دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم،

آهای جماعت...

میشود کمکم کنید؟؟؟؟؟؟

شما دقیقا چه رنگی هستید؟!

رمانتیک...

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:51 | |

دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم،

آهای جماعت...

میشود کمکم کنید؟؟؟؟؟؟

شما دقیقا چه رنگی هستید؟!

رمانتیک...

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:51 | |

این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش !

همین بس که :

نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند.

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:50 | |

همی گویی غمش را در دل نگهدار

نصیحت گو! نمی گویی دلت کو؟

[+] نوشته شده توسط سجاد در 18:50 | |